آیکن کوکالابازگشت
آیکن جستجو
نام محصول/آی‌دی فروشنده را وارد نمایید
آیکون جستجو
بازگشت
جستجو در
جستجو در
جستجو درآیکون جستجو
آیکن صدا

پیراهن زنانه سنگ

0
آیکن ستاره
تماس با فروشنده
کوکالا یک فروشگاه اینترنتی نیست. ما جستجوی محصولات در فروشگاه‌های اینستاگرامی را برای شما راحت‌تر کردیم. برای اطلاعات بیشتر بخش قوانین و مقررات کوکالا را مطالعه کنید.
جنس:
سنگ
عکس-پیراهن زنانه سنگ
آیکن نشان نشده
0
آیکن گزارشآیکن اشتراکآیکن کامنت
. بند بند انگشت‌هایش بر استخوان‌های بیرون زده می‌نوازد چند قطعه‌ی گمشده میان کدام ملودی، چشم بسته؟ زیر کدام لحد، گره کفن را سفت می‌کند؟ رو گرفته از خاک آنجا نامحرمان بسیار خوابیده‌اند باید به گوش برساند آوازِ پرنده‌های باقی‌مانده را می‌سراید، مصرعی که تا می‌آید بیت شود فراموش شده عیبی ندارد اگر وزنِ شعر با وزن اندوهش برابر نیست می‌نویسد به‌نام خدایی که بزرگتر است روی کلاویه‌ها انگشت می‌زند امضا می‌کند و خدایی که روی پشت‌بام فریاد می‌شود از دهانش نمی‌افتد! آن سو مرگ بر زندگی؛ نسخه می‌شود چند دانه قرص می‌اندازد بالا با قرصِ ماه، قاطی می‌شود دهانش را اگر ببندد، کلافِ خواب باز می‌شود سرش دارد گیج می‌رود خودش را می‌رساند به جمعیتِ صفر و از هر صد نفر یکی به‌نظر آشنا می‌آید از میان ابرها، یکی شبیه ِ خانه است با تصویرِ جمعی از مهمان‌های ناخوانده غریبه‌هایی که صورتشان در یاد می‌ماند صدایِ موسیقی در آلبوم پیچیده صدایِ سرودِ خَش‌دارِ بلوغ به لاله‌ی در خونش می‌گوید برگرد به خانه زخم‌هایت را ببند پنجره را ببند بگذار صداها و خون ها بند بیایند بعد کلاویه‌ها را مرتب می‌کند یکی سفید یکی سیاه اصلا مهم نیست کدام رنگ زیر انگشت‌هایش پنهان شده مهم نیست برای دقایقی بعد، چند سال می‌خواهد تاوان بدهد می‌تواند یک قطعه انتخاب کند با شعری که اگر از رویش رد بشوند هم پاک نشود بعد سنگ را خوب نگاه کند جوری که حفظ شود هر انگشت کجایش فرود خواهد آمد به کدام حرف ضربه می‌زنند از زیر مُشت مُشت خاک می‌تواند ریتمِ ضرب را حدس بزند حماسی باشد شاید یا شش و هشتِ جشنی چند‌ده ساله می‌گذارد آدم‌ها پیراهن مشکی را در بیاورند تصور می‌کند کلاویه‌ها یک دست شده‌اند همه سفید دراز به دراز کنار هم خوابیده‌اند تصور می‌کند موسیقی آب روانی‌ست و دارد شهر را می‌بَرد آه، چه آرامشِ دلچسبی چه جریانِ روشنی هیچ سیاهی در کار نیست و خواب‌ها به حقیقت پیوسته‌اند مگر می‌شود دلش بخواهد بیدار شود؟ بند بند انگشت‌هایش درد می‌کند و سلول‌هایش... خودش را می‌زند به انفعال مُردگی تنها بهانه‌ای‌ست که تشویق می‌شود برایش صلوات می‌فرستند چهارقُل می‌خوانند مردگی عمیق ترین حادثه است قبل از مردن بی‌آنکه به چشمِ کسی بیاید! #ثمین_رضوی #ادبیات #شعر #شعرآزاد #شعر_معاصر #٢٢بهمن١۴٠٢
کمتر...
کالاهای مشابه
مشاهده همه
آخرین کالاهای Samin Razavi
مشاهده همه
ست بچگانه کاغذ
ست بچگانه کاغذ
تماس با فروشنده
گوشواره زنانه روی
گوشواره زنانه روی
تماس با فروشنده
ست بچگانه مشکی
ست بچگانه مشکی
تماس با فروشنده
جوراب زنانه سبز
جوراب زنانه سبز
تماس با فروشنده
دامن زنانه
دامن زنانه
تماس با فروشنده
دامن زنانه
دامن زنانه
تماس با فروشنده
شلوار بچگانه
شلوار بچگانه
تماس با فروشنده